مایه ی اصل و نسب در گردش دوران زر است هر که صاحب زر است او از همه بالاتر است اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است آهن و فولاد هر دو از یک کوره آیند برون آن یکی شمشیر تیز وآن یکی نعل خر است کره خر از خریت پیشاپیش مادر می رود کره اسب از نجابت به دنبال مادر می رود شست وشاهد هر دو دعوای بزرگی می کنند پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتر است جای چشم ابرو نگیرد چون که او بالاتر است روی دریا خز نشیند قعر آن گوهر است. نظرات شما عزیزان:
شنه ی شه مال آخرین مطالب پيوندها
لینک کنید ![]() نويسندگان |
|||||
![]() |